آن حضرت ، این شعر را دو سه بار تکرار کرد، من از شنیدن آن متوجه شدم که پدرم از دنیا قطع امید کرده و مشتاق لقاى الهى است . بسیار نگران و ناراحت شدم و گریه گلوى مرا گرفته بود ولى خوددارى کرده و خود را آرام نمودم . اما عمه ام زینب علیهاالسلام به مجرد شنیدن این ابیات غم انگیز، سراسیمه شد و یکراست به خیمه پدرم رفت و گفت : اى کاش مرگ مرا در مى یافت و به زندگى ام پایان مى داد و من شاهد چنین روزى نبودم . امروز، گویا مادرم فاطمه زهرا علیهاالسلام ، پدرم على علیه السلام و برادرم حسن مجتبى علیه السلام از دنیا رفته اند. اى یادگار گذشتگان و سرپرست بازماندگان ، تو چرا؟
امام حسین علیه السلام خواهرش زینب علیهاالسلام را دلدارى داد و به وى فرمود: خواهرم ، کارى نما که شیطان ، حلم و بردبارى را از تو نگیرد.
آن حضرت ، اشک هاى خواهرش را که چون باران از چشمش سرازیر بود با دست مبارک خود پاک کرد و به وى فرمود: خواهرم ، اگر پرنده قطا را به حال خود وا مى گذاشتند، در لانه اش آسوده مى خوابید.
در این هنگام ، بى تابى زینب علیهاالسلام بیشتر شد و عرض کرد: برادر جان ، معلوم است که تو خود را براى مرگ آماده کرده اى و با این کار، قلبم را مجروح و طاقتم را طاق کردى !
زینب علیه السلام از شدت ناراحتى و گریه ، به زمین افتاد و بیهوش شد. امام حسین علیه السلام که تلاش زیادى به عمل مى آورد تا خواهرش را آرام کرده و به وى تسلى دهد، با بیهوشى خواهرش زینب علیهاالسلام مواجه گردید. آن حضرت بر صورت خواهرش آب پاشید و او را به هوش آورد و سپس به آرامى گفت : خواهرم ، آرام باش و از خدا بپرهیز و به اراده او خشنود باش و بدان که اهل زمین مى میرند و آسمانى باقى نمى ماند و غیر خدا هر چه است ، نابود مى شوند جز ذات پاک خداى متعال که موجودات را آفریده و مردم را مبعوث مى سازد و یکتاى بى همتا است ، هیچ چیز دیگرى برقرار نخواهد ماند. جدم رسول خدا صلى الله علیه و آله و پدر، مادر و برادرم از من بهتر بودند، همگى رفتند. بر من و هر مسلمانى لازم است از آنان پیروى کرده و به راه آنان برویم .
آن حضرت ، با بیانى شیوا و آرام بخش ، خواهرش را تسلى داد و وى را براى همیشه آرام نمود و به وى سفارش کرد که در شهادت آن حضرت و سایر جوانان بنى هاشم ، گریبان ندرد و صورت خود را نخراشد و بى تابى ننماید. آن گاه ، آن حضرت خواهرش را به خیمه من (امام زین العابدین علیه السلام ) آورد و خود به جانب یارانش رهسپار گردید
شمر، که فرمانده پیادگان قشون عمر بن سعد و از عناصر کلیدى و پلید واقعه کربلا بود، در عصر روز تاسوعا، امان نامه اى از عمر بن سعد براى چهار فرزند رشید و دلاور ام البنین علیهاالسلام یعنى عباس ، عبدالله ، جعفر و عثمان از برادران پدرى امام حسین علیه السلام آورد تا آنان را از سپاه خداجوى و حقیقت طلب امام حسین علیه السلام جدا سازد.
ام البنین ، همسر حضرت على علیه السلام داراى چهار فرزند دلاور و فداکار بود که همگى در رکاب برادر و امامشان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در کربلا حاضر بودند.
حضرت عباس علیه السلام که بزرگترین آنان است ، از شهرت به سزایى برخوردار بود. وى به خاطر جمال زیبا، قامت موزون ، دلاورى ، غیرت و شجاعت بى مانندش ، به ((قمر بنى هاشم )) معروف شده بود.
ام البنین از قبیله بنى کلاب بود که شمر بن ذى الجوشن نیز به همین تبار انتساب پیدا مى کرد. بدین جهت در عصر تاسوعا به نزدیکى خیمه گاه امام حسین علیه السلام آمد و با صداى بلند فریاد زد: خواهرزادگانم کجایند؟
امام حسین علیه السلام که منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید. اگر چه او فاسق است و لیکن با شما قرابت و خویشى دارد.
حضرت عباس علیه السلام به همراه سه برادر خود، در نزد شمر حاضر شدند و از او پرسیدند: حاجت تو چیست ؟ شمر گفت : شما خواهرزادگان منید.
بدانید تا ساعتى دیگر شعله هاى جنگ برافروخته مى گردد و از یاران حسین بن على علیه السلام زنده نمى ماند. من براى شما امان نامه اى از عمر بن سعد آوردم . شما از این ساعت در امان هستید، مشروط بر این که دست از یارى برادرتان حسین علیه السلام بردارید تو سپاهیانش را ترک کنید.
حضرت عباس علیه السلام که کانون وفادارى و معدن غیرت بود، بر او بانگ زد: بریده باد دست هاى تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات . اى دشمن خدا، ما را دستور مى دهى که از یاران برادر و مولایمان حسین علیه السلام دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ناپاک آنان درآوریم . آیا ما را امان مى دهى ولى براى فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله امانى نیست ؟
شمر از پاسخ دندان شکن فرزندان ام البنین ، خشمناک شد و به خیمه گاه خویش برگشت .
هم چنین روایت شده است : در میان سپاه عمر بن سعد، فردى بود به نام ((عبدالله بن ابى محل بن حزام )) که برادرزاده ام البنین علیهاالسلام بود. وى هنگامى که با خبر شد عمه زادگانش (عباس ، عبدالله ، جعفر، عثمان ) در میان سپاهیان امام حسین علیه السلام حضور دارند، امان نامه اى از عمر بن سعد براى آنان گرفت و به واسطه غلامش ((کزمان )) براى آنان ارسال کرد. کزمان ، فرزندان ام البنین علیهاالسلام را صدا زد و آنان را امان نامه پسر دایى شان باخبر گردانید. حضرت عباس علیه السلام و برادرانشان به وى گفتند: به پسر دایى ما سلام برسان و بگو که ما نیازى به امان نامه شما نیست . امان خدا، بهتر است از امان پسر سمیه
حوادث سخت عاشورا و کربلا پنجاه سال بعد از وفات رسول الله(ص) واقع شد، آنهم به دست مسلمانان و پیروان رسول الله (ص) ، مردمی که معروف به تشیع و دوستی آل علی(ع) بودند به دست مسلمانان که شهادتین می دادند؛ نماز می خواندند، روزه میگرفتند و حج می رفتند به آئین اسلام، ازدواج و اموات خود را به خاک می سپاردند به دست کسانی که با علی(ع) و پیامبر(ص) زندگی می کردند؛ آن همه با کرامتها و صحبتها و نمازخواندن های پیامبر(ص) و علی(ع) مأنوس بودند.
به یقین نمی توان گفت منکر اسلام بودند، حتی منکر امام حسین (ع) هم نبودند و به جرأت یقین داشتند مقام امام حسین(ع) افضل از یزید است پس چطور شد که اولاً حزب ابوسفیان زمام حکومت را به دست بگیرد، ابوسفیانی که قائد اعظم مشرکین بود و با پسرش معاویه دوش به دوش با اسلام می جنگیدند و همان معاویه سی سال بعد از وفات پیامبر(ص) والی شام و سپس بیست سال خلیفه مسلمین شد ؛ یعنی بیست سال با اسلام جنگید، ثانیاً خودِ شیعیان ظاهری، قاتل امام شدند. کوفیان در عین علاقه به اهل بیت(س) و حسین (ع) با او جنگیدند.
اول به خاطر رعب و وحشت بود که از زمان زیاد (پدر ابن زیاد یا عبیدالله بن زیاد) و معاویه شروع شده بود و خود عبیدالله بن زیاد هم با کشتن میثم تمار رشید هجوی، مسلم بن عقیل، هانی بن عروه و … آنها را مرعوب تر ساخت و نمی توانستند مطابق عقل خودشان تصمیم بگیرند.
دوم اینکه بخاطر حرص و طمع و علاقه ای که به زر و سیم و جاه و مقام داشتند مانند عمر سعد وقاص. دلیل سوم و مهمترین دلیل ضعف ایمان آنها بود که در زمان پیامبر(ص) و علی(ع) ، حسن ضعف خود را در غزوه ها نشان داده بودند.
پس اگر بگوئیم چرا امام حسین(ع) قیام کرد درست مثل این است که بگوئیم چرا پیامبر(ص) در مکه قیام کرد؟ چرا علی (ع) اینهمه رنج حمایت پیامبر(ص) را در لیله المبیت، بدر، احد، خندق و … متحمل شد؟ چرا ابراهیم (ع) یک تنه در مقابل قدرت عظیم نمرود ایستادگی و قیام کرد؟
بسم الله الرحمن الرحیم
اعمال شب عرفه
اوّل : بخواند این دعا را که روایت شده هر که بخواند آنرا درشب عرفه یا در شبهاى جمعه خداوند بیامرزد اورا
اَللّهُمَّ یا شاهِدَ کُلِّوَمَوْضِعَ کُلِّ شَکْوى وَعالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ وَمُنْتَهىنَجْوى.....
دوّم : بخواند تسبیحات عشر را
سُبْحانَ اللّهِ قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ بَعْدَ کُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ .....
سوم : بخواند دعاء اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَیَّاَ را که در روز عرفه و شب و روز جمعه نیز وارد است
اَللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاءَ وَ تَهَیَّاءَ وَ اَعَدَّ وَ .....
چهارم : زیارت کند امام حسین علیه السلام و زمین کربلا را و بماند در آنجا تا روز عید تا آنکه از شرّ آن سال نگاه داشته شود
اَللَّهُ اَکْبَرُ کَبیراً وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ کَثیراً.....
اعمال روز عرفه و بالجمله کسى که توفیق یابد ، این روز ادعیه و اعمال بسیار دارد و بهترین اعمال در این روز دعا است و در تمام ایّام سال این روز شریف به جهت دعا امتیازى دارد و دعا از براى برادران مؤ من از زنده و مرده بسیار باید کرد. اما اعمال اختصاصی این روز چند عمل است اول : غسل.
دوّم : زیارت امام حسین علیه السلام شیخ کفعمى در مصباح فرموده مستحب است روزه روز عرفه براى کسى که ضعف پیدا نکند از دعا خواندن و مستحب است غسل پیش از زوال و زیارت امام حسین علیه السلام در روز و شب عرفه که برابر با هزار حجّ و هزار عمره و هزار جهاد بلکه بالاتر است و احادیث در زیادی فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر کسى توفیق یابد که در این روز در بارگاه مقدّس آن حضرت باشد ثوابش کمتر از کسى که در عرفات باشد نیست بلکه بیشتر و مقدّم است و کیفیّت زیارت آن حضرت چنین است . اَللَّهُ اَکْبَرُ اَللَّهُ اَکْبَرُ کَبیراً وَاَلْحَم کَثیراً .....
سوّم : نماز چون ظهر شد زیر آسمان رَوَد و نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به عمل آورد و چون فارغ شود پیش از آنکه مشغول بخواندن دعاهاى عرفه شود دو رکعت نماز کند در رکعت اوّل بعد از حمد توحید و در دویم بعد از حمد قُل یا اَیُّهَا الْکافِروُنَ بخواند بعد از آن چهار رکعت نماز گذارد در هر رکعت بعد از حمد توحید پنجاه مرتبه بخواند و اعتراف و اقرار کند نزد حق تعالى به گناهان خود تا نائل گردد به ثواب عرفات و گناهانش آمرزیده گردد.
چهارم: تسبیحات حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله در روز عرفه سُبْحانَ الَّذى فِى السَّمآءِ عَرْشُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الاَْرْضِ حُکْمُهُ .....
پنجم: ذکر صلوات از حضرت صادق علیه السلامپس بخوان این صَلَوات را که از حضرت صادق علیه السلام منقول است که هر که بخواهد مسرور کند محمّد و آل محمّد را در صَلَوات بر ایشان بگوید: اَللّهُمَّ یا اَجْوَدَ مَنْ اَعْطى وَیا خَیْرَ .....
ششم: تسبیجی دیگرپس بگو این تسبیح را که ثواب آن شمارش نمى شود از زیادی وآن تسبیح این است : سُبْحانَ اللّهِ قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ بَعْدَ کُلِّ اَحَدٍ ......
هفتم: پس بخوان دعاء اُمِّ داوُد را .صَدَقَ اللّهُ الْعَظیمُ الَّذى....
هشتم: خواندن دعای زیراَللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاءَ وَ تَهَیَّاءَ وَ اَعَدَّ وَ ...
نهم: دعا چهل وهفتم صحیفه سجادیهپس بخوان در این روز با خشوع و رِقّت دعاى حضرت على بن الحسین علیه السلام را که در صحیفه کامله است و آن دعاى چهل و هفتم است و مشتمل است بر جمیع مطالب دنیا و آخرت.
دهم: دعاى حضرت حسین علیه السلام در روز عرفه اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَیْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ وَلا لِعَطائِهِ مانِعٌ وَلا کَصُنْعِهِ .....
یازدهم: بخوان در این روز زیارت جامعه سوم را اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسوُلَ اللَّهِ اَلسَّلامُ.....
دوازدهم: دعای عشراتسیّد بن طاوُس درضمن ادعیه روز عرفه فرموده که چون نزدیک شود غروب آفتاب بخوان دعاى عشرات را که خواندن آن در هر صبح و شام مستحب است. وخواندن آنرا در آخر روز عرفه ترک نکنند . سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ .....
|
محمد بن ابی العلاء میگوید: یحیی بن اکثم (اعلم علمای آن عصر) قاضی سامره را آزمودم و با او بحث و مناظره داشتم، و درباره علوم آل محمد صلی الله علیه و اله و سلم از او پرسیدم، شنیدم میگفت: روزی وارد مسجد النبی شدم، و قبر رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم را زیارت مینمودم،حضرت محمد بن علی (امام جواد) را در آنجا دیدم که مشغول طواف قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود، درباره چند مسأله با او به گفتگو پرداختم، همه را پاسخ داد, در آخر گفتم: من از تو یک سؤال دیگر دارم، ولی شرم میکنم بپرسم، فرمود, «قبل از آنکه بپرسی به تو خبر میدهم، میخواهی بپرسی اکنون امام مردم کیست؟ گفتم: آری به خدا میخواستم همین مطلب را بپرسم، فرمود: «امام، من هستم!»
یحیی: علامت و نشانه صدق امامت تو چیست؟
در دست آن حضرت عصایی بود، ناگاه دیدم همان عصا به سخن درآمد و با کمال فصاحت گفت:
«همانا صاحب من، امام این زمان است، و و اوست حجت خدا.»
شهادت امام جواد (ع) بر تمام شیعیان جهان تسلیت باد.
.: Weblog Themes By Pichak :.