- زندگی کنید برای رویاهایی که منتظر حقیقی شدن به دست شما هستند.
شما فرصتی برای بودن دارید. پس ساکت ننشینید.
بگذارید همه بدانند که شما با تمام توانایی ها و کاستی ها شاهکار زندگی خودتانید.
کافی است لحظات گذشته را رها کرده و برای ثانیه های آینده زندگی کنید. چون رویاهایتان آنجاست و شما فقط و فقط یکبار فرصت زندگی کردن دارید .
ازدواج هایِ دیروز " دیگر خواهی " بود،
ازدواج هایِ امروز " خودخواهی " ...
دیروز میخواستیم کسی را خوشبخت کنیم
امروز فقط میخواهیم خوشبختمان کنند ...
خدایا ؛ من ... دلم دیروز می خواهد ؛
صمیمیت , فداکاری, فضای انس می خواهد
اگر مقدور اینها نیست در اینجا
کمی بی پرده میگویم ؛ دلم پرواز میخواهد ...
زندگی را نخواهیم فهمید اگر…
دیگر آرزو کردن و رویا دیدن را از یاد ببریم
و جرات زندگی بهتر داشتن را لب تاقچه به فراموشی بسپاریم،
فقط به این خاطر که در گذشته
یک یا چند تا از آرزوهایمان اجابت نشدند
که حتما حکمتی در اجابت نشدن آن ها بوده است
از کودکی بیرون می آییم، بی آنکه بدانیم جوانی چیست،
ازدواج می کنیم، بی آنکه بدانیم متاهل بودن چیست،
و حتی زمانی که قدم به دوره پیری می گذاریم، نمی دانیم به کجا می رویم.
سالخوردگان، کودکان معصوم کهنسالی خویش اند. از این جهت، سرزمین انسان سیاره ی بی تجربگی است.
از من به من نصیحت
اونیکه یک بار تنهات گذاشته بازم تنهات میزاره
اونیکه یک بار بهت خیانت کرده بازم خیانت میکنه
اونیکه یک بار رفیق نیم راه شده بازم وسط را رهات میکنه
اونیکه رفته دیگه رفته.در رو به روش ببند و نزار با زندگیت بازی کنه
دیگه هیچ وقت بهش اعتماد نکن
هیچ وقت
«روزی دیوجانس ـ یکی از انسان های زاهد روزگار ـ از اسکندر پرسید: در حال حاضر بزرگ ترین آرزویت چیست؟
اسکندر جواب داد: بر یونان تسلط یابم.
دیوجانس پرسید: پس از آنکه یونان را فتح کردی چه؟
اسکندر پاسخ داد: آسیای صغیر را تسخیر کنم.
دیوجانس باز پرسید: و پس از آنکه آسیای صغیر را هم مسخر گشتی؟
اسکندر پاسخ داد: دنیا را فتح کنم.
دیوجانس پرسید: و بعد از آن؟
اسکندر پاسخ داد: به استراحت بپردازم و از زندگی لذت ببرم.
دیوجانس گفت: چرا هم اکنون بی تحمل رنج و مشقت، به استراحت نمی پردازی و از زندگی ات لذت نمی بری؟»
منبع:hawzah.net
قیامت بی حسین غوغا ندارد"شفاعت بی حسین معنا ندارد"حسینی باش که در محشر نگویند"چرا پرونده ات امضاء ندارد
عالم همه قطره و دریاست حسین ، خوبان همه بنده و مولاست حسین ، ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش ، از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین
شکارهای شیشه را میگویم ؛ همانها که براساس پژوهشها ، دو سال پس از آغاز مصرف شیشه ، از هر 10 نفرشان ، هشت نفر حتما میمیرند ؛ همانها که گفته میشود پس از شش ماه مصرف شیشه ، آسیبهای جبران ناپذیری به مغزشان میرسد و سبب ساز جنون و مرگشان میشود .
آنها نمیدانند یا باور نمیکنند که مافیای مواد مخدر از سالها پیش آنها را نشان کرده و درباره شان مطالعه کرده است و به همین خاطر چوب حراج به شیشه زده است و آن را از کیلویی هشتاد میلیون تومان در اوایل دهه 80 به کیلویی دو میلیون تومان در ماههای اخیر رسانیده است و برای تبلیغات دروغ دربارهاش ، مثل ریگ پول خرج میکند .
همان تبلیغاتی که به ورزشکارها قول کاهش وزن سریع و انرژی بیحد دادهاند ،
به جوانهایی که اهل ورزش نبودهاند قول افزایش میل جنسی و شادی که همیشه در حسرتش بودهاند
و به زنها و دختران جوان قول مانکن شدن را .
همان تبلیغاتی که روزگاری در خلأ اطلاع رسانی و اعلامخطر ، به باشگاههای ورزشی و آرایشگاه ها هم رسید و در گوش مشتریهای آینده شیشه دروغ گفتند که این ماده اعتیادآور نیست و میتواند جای مخدرهای خطرناک دیگر را بگیرد ؛ همان تبلیغاتی که به مشتریهایشان چشم بند زدند تا جان کندن مصرف کنندگان کهنه کار شیشه را نبینند .
ما سالهاست درباره شیشه می نویسیم و هشدار میدهیم ، به شما گفته ایم که جنون و بدبینی می آورد و به همین دلیل معتادانش ، خبرسازهای صفحات حوادث روزنامه ها میشوند ، به شما گفتهایم که هنوز روش درمانی معینی برای درمانش وجود ندارد و شیوه ماتریکس ( شیوه درمانی بر پایه تغییر سبک زندگی با هدف ایجاد تغییرات رفتاری معتادان در طولانی مدت ) نیز که در خیلی از مراکز ترک اعتیاد استفاده میشود ، منطبق بر مشابه استانداردش که در کشورهای دیگر به کار میرود نیست ، ما به شما خیلی از حقایق را گفتهایم ،
اما . . . .
شیشه بیداد میکند ، شکارهایش را دیوانه میکند ، رنج میدهد و میکشد .
ما هشدار میدهیم ،
میگوییم ،
مینویسیم ،
فریاد میزنیم ،
برخی میشنوند و خیلی ها هم نمیشنوند ، اما میدانید نکته غمانگیز کجاست ؟ خیلی از آنهایی که شکارهای بالقوه شیشه محسوب میشوند ، اصلا اهل روزنامه خواندن نیستند و صدای ما به گوششان نمیرسد و هشدارهایمان را نمیبینند و بی خبر میمانند و به همین خاطر است که میگوییم حالا دیگر به جایی رسیدهایم که باید هشدارهای مربوط به شیشه را از صفحات روزنامهها و خبرگزاریها بیرون بکشیم و به اندازه خیلی از اخبار زرد که هر روز و هر ساعت از دهانها به گوشها و از گوشها به دهانها میرسند ، تکرارشان کنیم.
فکرش را بکنید اگر هر کدام از شما که این پست را میخواند به یک نفر که گمان میکنید در خطر اعتیاد به شیشه است خطر را گوشزد کنید ، امروز هزاران هزار هشدار رد و بدل میشود ؛ هزاران هزار هشداری که شاید یکی شان ، زندگی جوانی را عوض کند .
دوست عزیز !
بعنوان یک انسان این پست را به کسی که دوستش داری شیر کن
شاید یکنفر و فقط یکنفر با خواندن این اسیر آن نشود
آگاهی هدیه دهیم !
.: Weblog Themes By Pichak :.